-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز دریا موج گوناگون برآمد ز بیچونی برنگ چون برآمد
2 چو نیل از بهر موسی آب گردید برای دیگران چون خون برآمد
3 که از هامون بسوی بحر شد باز گهی از بحر بر هامون برآمد
4 چو زین دریای بیچون موج زن شد حباب آسا بر او گردون برآمد
5 از این دریا بدین امواج هر دم هزاران گوهر مکنون برآمد
6 چو یار آمد ز خلوتگاه بیرون بهر نقشی درین بیرون برآمد
7 گهی در کسوت لیلی فرو شد گهی از صورت مجنون برآمد
8 بصد دستان نگارم داستان شد بصد افسانه و افسون برآمد
9 بدین کسوت که می بینیش اکنون یقین میدان که هم اکنون برآمد
10 بمعنی هیچ دیگرگون نگردیدد بصورت گرچه دیگرگون برآمد
11 چو شعر مغربی در هر لباسی بغایت دلبر و موزون برآمد