1 از عکس تنت جیب قبا آینه زار است پیراهن از اندام تو لبریز بهار است
2 دایم دم صبح است در اقلیم محبت آیینه دلان را به شب و روز چه کار است
3 کرد از ستم آباد شب هجر خلاصم صیاد خیال نگهت صبح شکار است
4 از کشتن منصور غرض دفع خمار است این ساغر می چاره خمیازه دار است