- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از کوی نیک نامی باید قدم کشیدن یا خط عاشقی را بر سر قلم کشیدن
2 گر او جفا پسندد بر عاشقان مسکین ما نیز می پسندیم از وی ستم کشیدن
3 ابرو کمانم ار تیر بر قصد جان گشاید دلکشتر آید از وی ابرو بهم کشیدن
4 واعظ برو که ما خود از توبه کردیم در کفر عشق رسم است دم از بدم کشیدن
5 از جور او شکایت کفر است زانکه در عشق شرط صمد پرستی است ناز صنم کشیدن
6 پیر مغان به جامم یک جرعه بادۀ ناب افکند و فارغم کرد از جام جَم کشیدن
7 تا از عنایت دوست پشت و دلم قوی شد بر پشت من شد آسان بار ستم کشیدن
8 گر پرده های گیسو از چهره برگشاید بر حرف آفرینش خواهد قلم کشیدن
9 گر گندمی ز خالت افتد به دست آدم آسان نماید او را پای از ارم کشیدن