سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

از ماه رخی نوش لبی شوخ بلایی از سنایی غزنوی غزل 389

غزل 389 ام از 1794 غزلیات

از ماه رخی نوش لبی شوخ بلایی

1 از ماه رخی نوش لبی شوخ بلایی هر روز همی بینم رنجی و عنایی

2 شکرست مر آنرا که نباشد سر و کارش با پاک‌بری عشوه‌دهی شوخ دغایی

3 گویی که ندارد به جهان پیشهٔ دیگر جز آنکه کند با من بیچاره جفایی

4 تا چند کند جور و جفا با من عاشق ناکرده به جای من یکروز وفایی

5 تا چند کشم جورش من بنده به دعوی یعنی که همی آیم من نیز ز جایی

6 دانم که خلل ناید در حشمت او را گر عاشق او باشد بیچاره گدایی

7 گر جامه کنم پاره و گر بذل کنم دل گوید که مرا هست درین هر دو ریایی

8 خورشید رخست او و سنایی را زان چه چون نیست نصیب او هر روز ضیایی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از ماه رخی نوش لبی شوخ بلایی

شاعر شعر از ماه رخی نوش لبی شوخ بلایی چه کسی است ؟

شاعر شعر از ماه رخی نوش لبی شوخ بلایی سنایی غزنوی می باشد.

شعر از ماه رخی نوش لبی شوخ بلایی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر از ماه رخی نوش لبی شوخ بلایی چیست ؟

قالب شعر از ماه رخی نوش لبی شوخ بلایی غزل است

مضمون اصلی شعر از ماه رخی نوش لبی شوخ بلایی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر