1 از چشم ساقی مست شرابم بی می خرابم بی می خرابم
2 شوقم فزون تر از بی حجابی بینم نه بینم در پیچ و تابم
3 چون رشتهٔ شمع آتش بگیرد از زخمهٔ من تار ربابم
4 از من برون نیست منزلگه من من بی نصیبم ، راهی نیابم
5 تا آفتابی خیزد ز خاور مانند انجم بستند خوابم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 کرا جوئی چرا در پیچ و تابی که او پیداست تو زیر نقابی
2 تلاش او کنی جز خود نبینی تلاش خود کنی جز او نیابی
1 آن شنیدستی که در عهد قدیم گوسفندان در علف زاری مقیم
2 از وفور کاه نسل افزا بدند فارغ از اندیشه ی اعدا بدند
1 ایکه با نادیده پیمان بسته ئی همچو سیل از قید ساحل رسته ئی
2 چون نهال از خاک این گلزار خیز دل بغائب بند و با حاضر ستیز
1 مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
2 آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانی که نهادی به نهال دگران
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **