از پری رویان بدل بردن از فضولی بغدادی غزل 390

فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

از پری رویان بدل بردن همین مایل تویی

1 از پری رویان بدل بردن همین مایل تویی آن که می خواهد دل عشاق خونین دل تویی

2 بی تو گر باشد بچشمم تیره عالم دور نیست رونق این کارگاه و شمع این محفل تویی

3 شد جمال لیلی و شیرین ز شرمت پرده پوش ناقصی چندند خوبان دگر کامل تویی

4 با توام خوش حال در ملک وجود ای درد عشق بی تو چون باشم انیس من درین منزل تویی

5 از تو می خواهم مدد در بند زلف او صبا ز آن که بگشاینده این عقده مشکل تویی

6 گر تویی منسوب بر بیداد او ای دل مرنج بر که عرض نقد حسن خود کند قابل تویی

7 کرده دفع غم عالم فضولی با جنون در میان مردم عالم همین عاقل تویی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر