از مرگ براهیم که علامهٔ از خاقانی شروانی قطعه‌ 132

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

از مرگ براهیم که علامهٔ دین بود

1 از مرگ براهیم که علامهٔ دین بود دردا که علامات کرامات نگون شد

2 تا تختهٔ خاک است حصارش فضلا را سر تختهٔ خاک آمد و دل خانهٔ خون شد

3 گویند که سلطان مهین بر در گنجه است در گنجه کنون بین که ز بغداد فزون شد

4 من گنجه نبینم که براهیم در او نیست من مکه نخواهم که ازو کعبه برون شد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر