از جماعت از ادیب الممالک فراهانی دیوان اشعار 7

1 از جماعت اولین نقطه ستان بر سر شکل طریق اندر نشان

2 تا طریقت عتبة الداخل شود شکل لحیان بعد از آن حاصل شود

3 بعد از آن آن نقطه باز آور بجای نقطه دوم ببر ای نیک رای

4 بر طریق افزای تا گردد نقی پس جماعت حمره شد ای متقی

5 باز جای خود بر آن نقطه دگر وز جماعت نقطه سوم ببر

6 بر طریق افزای و کوسج را ببین پس بیاض از آن جماعت بین یقین

7 باز جای خود بر آن نقطه دگر وز جماعت نقطه چارم ببر

8 بر طریق آن نقطه را بنما مزید تا که عتبه خارج آید زو پدید

9 پس جماعت صورت انگیس دان این دو شکل نحس پر تلبیس دان

10 ز آن دو شکل این هشت فرزندان خوشند زادگان زاده ایشان خوشند

11 پس بحمره ضرب کن لحیان دگر نصرة الخارج ببین ای باهنر

12 ضرب لحیان با نقی کن پس ببین نصرة الداخل برون آمد یقین

13 ضرب لحیان و بیاض آور دگر قبض خارج را از ایشان کن بدر

14 ضرب کن لحیان و کوسج تا یکی قبض داخل از برون کن بی شکی

15 ضرب کن انگیس و لحیان را بهم عقله حاصل کن که دورت باد غم

16 ضرب کن لحیان و عتبه خارجه اجتماع آور ینه از زایجه