اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی
اسیر شهرستانی

از بسکه خورد نیش خموشی از اسیر شهرستانی غزل 96

غزل 96 ام از 1204 غزلیات

از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10

1 از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما خون شد به رنگ غنچه زبان در دهان ما

2 فیض هوای شوق جهانگرد بیشتر پرواز می کند چو هما استخوان ما

3 جایی که خاک معرکه پرواز می کند گردی که بر نخاسته از جا نشان ما

4 شد استخوان سینه سطرلاب امتحان داغ تو بود اختر هفت آسمان ما

5 کس در حیات ما نشد آگه ز راز او آیینه هما نشود استخوان ما؟

6 پرواز ما به بال و پر بی تعلقی است گیرد اگر هوای قفس آشیان ما

7 تیرش چو آتش از دل فولاد می جهد بازوی ضعف قبضه گرفت از کمان ما

8 الفت به هر دیار که باشد غریب نیست وحشت به جان رسیده ز دست زبان ما

9 پندارم آب برده هوای بهار را برگ خزان لخت دل است آشیان ما

10 رفتار کبک یافته هر نقش پا اسیر در رهگذار جلوه سرو روان ما

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما

شاعر شعر از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما چه کسی است ؟

شاعر شعر از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما اسیر شهرستانی می باشد.

شعر از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما چیست ؟

قالب شعر از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما غزل است

مضمون اصلی شعر از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر