- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از کف ما عشق دامان شکیبایی کشید دیدی ای دل کار ما آخر به رسوایی کشید
2 از مسلمانی چلیپا زلف ترسا بچه ای آخرم در حلقۀ زنّار ترسایی کشید
3 گاه گاهم رخ نماید آن پری پیکر به خواب بی سبب نبود اگر کارم به شیدایی کشید
4 هرکه بار عشق جانان را بدوش جان نهاد بار یک عالم مصیبت را به تنهایی کشید
5 من ندادم دل به دست او ز روی اختیار او دل از دستم به بازوی دلارایی کشید