- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هست از رویت مرا سد گونه حیرانی هنوز وز سر زلف تو انواع پریشانی هنوز
2 سوخت دل از داغ و داغم بار جانسوز آنچنان جان بر آمد از غم و غم همدم جانی هنوز
3 ای که گویی پیش او اظهار درد خویش کن خوب میگویی ولی او را نمیدانی هنوز
4 گرچه عمری شد که کشت از درد استغنا مرا در رخش پیداست آثار پشیمانی هنوز
5 وحشی از طرز سخن بگذر که اینجا عام نیست طرز خاص نکته پردازان کاشانی هنوز