از دلم صورت از جلال الدین محمد مولوی غزل 789

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

از دلم صورت آن خوب ختن می‌نرود

1 از دلم صورت آن خوب ختن می‌نرود چاشنی شکر او ز دهن می‌نرود

2 بالله ار شور کنم هر نفسی عیب مگیر گر برفت از دل تو از دل من می‌نرود

3 همه مرغان ز چمن هر طرفی می‌پرند بلبل بی‌دل یک دم ز چمن می‌نرود

4 جان پروانه مسکین که مقیم لگنست تن او تا به نسوزد ز لگن می‌نرود

5 بوالحسن گفت حسن را که از این خانه برو بوالحسن نیز درافتاد و حسن می‌نرود

6 رسن دوست چو در حلق دلم افتادست لاجرم چنبر دل جز به رسن می‌نرود

7 مرغ جان از قفس قالب من سیر شدست وز امید نظر دوست ز تن می‌نرود

عکس نوشته
کامنت
comment