1 از مشک حصار گل خود روی که دید بر گل خطی ز مشک خوشبوی که دید
2 گل روی بتی با دل چون روی که دید بر پشت زمین نیز چنین روی که دید
1 ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ پیش دهنت ذرّه نماید خرچنگ
1 بهیچ در نروی تا در آن نیابی سود بهیچکس نروی تا در آن نبینی رنگ
1 بر آتش هجر عمری ار بنشینم خاک در تو همی بدل بگزینم
2 از باد همه نسیم زلفت بویم در آب همه خیال رویت بینم