1 از مشک حصار گل خود روی که دید بر گل خطی ز مشک خوشبوی که دید
2 گل روی بتی با دل چون روی که دید بر پشت زمین نیز چنین روی که دید
1 بخار دریا بر اورمزد و فروردین همی فرو گسلد رشته های درّ ثمین
2 ز آب پاک دهان پر ستاره دارد ابر ز باد پاک شکم پر ستاره دارد طین
1 ای پری روی آدمی پیکر رنج نقاش و آفت بتگر
2 تیرگی مر خط ترا بنده است روشنایی رخ ترا چاکر
1 ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ پیش دهنت ذرّه نماید خرچنگ