1 از مشک نگر که لاله بنگاه گرفت زو طبع غمی دراز و کوتاه گرفت
2 بر ماه بشست زلفکان راه گرفت گیرند بشست ماهی او ماه گرفت
1 همیشه سر زلف آن سیمتن گره بر گره یا شکن بر شکن
2 بپیچد همی چون من از عشق او گره بر بنفشه شکن بر سمن
1 ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ کاغ کاغ
1 الا تا نرگس خوبان همی بر مشتری تابد بودشان در شکنج زلف رخ چون ماه جوشن ور