از کم سخنی و سر به زیری از نظیری نیشابوری غزل 545

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

از کم سخنی و سر به زیری

1 از کم سخنی و سر به زیری دادیم به خارها حریری

2 گشتیم ز بندگی خداوند سلطان شد ایاز از اسیری

3 مرغان چو نشاط ما ببینند بر گل نکنند خرده گیری

4 ناهید اگر به ما نشیند بهرام نمی کند دلیری

5 ما را که غذای جان شمیم است پیوسته کند صبا بشیری

6 مشگین نفس از خیال یاریم گرد رخ گل کند عبیری

7 بردیم به آخرت ز دنیا دل گرسنگی و چشم سیری

8 هر دیده و خوانده شد فراموش الا تو ندیده در ضمیری

9 چون شاخ خزان فتاده بودم شد شوق توام عصای پیری

10 هستی ز وجود تو عدم راست عزست به هیچم ار پذیری

11 یک بار «نظیری » خودم خوان تا شهره شوم به بی «نظیری »

عکس نوشته
کامنت
comment