سیف فرغانی

سیف فرغانی

سیف فرغانی
سیف فرغانی

از جمال تو مگر نیست خبر سلطان از سیف فرغانی غزل 24

غزل 24 ام از 736 غزلیات

از جمال تو مگر نیست خبر سلطان را

1 از جمال تو مگر نیست خبر سلطان را که سوی صورت ملک است نظر سلطان را

2 بندگی تو ز شغل دو جهان آزادی‌ست زین چنین مملکتی نیست خبر سلطان را

3 نگذرد از سر کوی تو چو من گر افتد بر سر کوی تو یک روز گذر سلطان را

4 با چنین زلف چو زنجیر عجب نبود اگر حلقه در گوش کند عشق تو مر سلطان را

5 کله دولت دایم دهد و برگیرد کمر خدمت تو تاج ز سر سلطان را

6 شاه حسن تو که اقطاع ده ماه و خور است ندهد نان غلامی تو هر سلطان را

7 غم عشق تو چو زنبور عسل نیش زند بر دل خسته از آن تنگ شکر سلطان را

8 با چنین منعه هجران که تو داری هرگز با تو ممکن نبود وصل مگر سلطان را

9 جای آنست که با چون تو پسر دربازد آنچ میراث بماند ز پدر سلطان را

10 تیر مژگان تو چون هست در اشکستن خصم حاجتی نیست به تأیید و ظفر سلطان را

11 سیف فرغانی از بهر تو می‌گوید شعر کاحتیاج از همه بیش است به زر سلطان را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از جمال تو مگر نیست خبر سلطان را

شاعر شعر از جمال تو مگر نیست خبر سلطان را چه کسی است ؟

شاعر شعر از جمال تو مگر نیست خبر سلطان را سیف فرغانی می باشد.

شعر از جمال تو مگر نیست خبر سلطان را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر از جمال تو مگر نیست خبر سلطان را چیست ؟

قالب شعر از جمال تو مگر نیست خبر سلطان را غزل است

مضمون اصلی شعر از جمال تو مگر نیست خبر سلطان را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.