1 از بهر خدای اگر تویی سرو سرای یکباره ز من باز مگیر ای بت پای
2 دیدار عزیز کردی ای بار خدای سیمرغ نهای روی رهی را بنمای
1 دل آن ترک نه اندر خور سیمین بر اوست سخن او نه ز جنس لب چون شکر اوست
2 با لب شیرین با من سخنان گوید تلخ سخن تلخ نداند که نه اندر خور اوست
1 ای شهی کز همه شاهان چو همی در نگرم خدمت تست گرامی تر و شایسته ترم
2 تا همی زنده بوم خدمت تو خواهم کرد از ره راست گذشتم گر ازین در گذرم