- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از دوست به هر چیز چرا بایدت آزرد کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد
2 گر خوار کند مهتر خواری نکند عیب چون باز نوازد شود آن داغ جفا سرد
3 صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش گر خار بر اندیشی خرما نتوان خورد
4 او خشم همی گیرد تو عذر همی خواه هر روز به نو یار دگر مینتوان نکرد