- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از هر طرف که پای به پیچم ز کوی تو دل میکشد ز جانب دیگر بسوی تو
2 گر من زبان شکوه ندارم ز خوی تو آید خطی که عیب تو گوید بروی تو
3 دل پیش تست جنگ و کشاکش فرو گذار تا زنده ام رها نکنم تار موی تو
4 گر کاروان مشگ زایران رود بچین نشگفت از ایندو سلسلۀ مشگبوی تو
5 یعقوب اگر تجسس یوسف فرو هلد من بر ضلال باقیم از جستجوی تو
6 هر دل که بنگرم ز تواش خون بسافر است آبی دگر مگر نبود در سبوی تو
7 زنجیروار زلف رسا گو که جانمن بر لب رسید از آن لب پرخاشجوی تو
8 گر طعن مرد و زن همه بر روی مارود گو رو گرفته ایم بروی نکوی تو
9 این ناز و نخوتی که تو داری به تشنگان گر جان دهد در آرزوی طرف جوی تو
10 ایدیده چند در پی خوبان سنگدل خون جگر نداد مگر شست و شوی تو
11 نیرّ طمع ز زلف دراز بتان ببر این عمر کوته تو و این آرزوی تو
12 طبعم بجای شعر شکر میدهد اگر آبی دگر خورد ز لب بذله گوی تو