- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از چارده ولیِّ مسمی به هفت اسم سبع المثانئی که ز قرآن نشد جدا
2 از مخزن حقایق ارواح رو نمود انوارشان یکی نه و نی هم ز هم جدا
3 یک نور بود گشته در اشباح چارده بگرفته جا به عرش برین بیشتر ز جا
4 پیدا شد از اشعه انوار پاکشان ارواح شیعه صف زده در عرش جابجا
5 در شیعه قدیم نبیون و سابقون در شیعه حدیث پسینان اولیا
6 آنگه سماء و ارض و ملائک پدید شد هر یک گرفته جای خود از عرش تا ثری
7 اول کسی که حمد و ثنای خدای گفت تسبیح و حمد صانع بیچون و بیچرا
8 نور محمدی به زبان فصیح گفت آن چارده بدند از ایشان شد ابتدا
9 پس اهلبیت جمله به تسبیح آمدند سفتند دُرِّ حمد خداوند کبریا
10 بودند در سپاس منزه ز حرف و صوت بودند در ستایش بیزحمت هجا