- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دوست بیا لختی ترک می و ساغرکن از میکده بیرون شو جان بر لب کوثرکن
2 مست می وحدت شو پا بر سرکثرت زن فانی شو و باقی باش تقلید پیمبرکن
3 کفتار نبی بشنو، اسرار ولی دریاب چند این در و چند آن در، دریوزه ز حیدرکن
4 از هرچه جز او بگذر، در هرکه جز او منگر بر درگه او سر نه، در حضرت او سرکن
5 بالمره مجاهد شو، پیوسته مشاهد باش گرکام نشد حاصل، کن جهد و مکررکن
6 بر خنگ عمل بنشین در دست طلب بشتاب جان را به لقا بفروز مس را ز صفا زرکن