1 پیش رو کوکبه انبیاء کوکبش از منزلت کبریاء
2 از حد ناسوت برون تاخته بر خط لاهوت وطن ساخته
3 نور نخستش چو علم بر کشید شام عدم را سحرآمد پدید
4 هستی او تا به عدم خانه بود نقش وجود از همه بیگانه بود
5 بی خط و قرطاس زعلم ازل مشکل لوح و قلمش گشته حل
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 شکل دل بردن که تو داری نباشد دلبری را خواب بندی های چشمت کم بود جادوگری را
2 چون ز هجران شد زحل در طالعم کی بوسم آن پا این سعادت دست ندهد جز مبارک اختری را
1 رفته و باز آمده در یک زمان رفتن و باز آمدنش توأمان
2 چشم یقینش چو به رحمت فتاد امت بیچاره نرفتش ز یاد
1 افسوس ازین عمر که بر باد هوا رفت کاری به جهان نی به مراد دل ما رفت
2 خورشید من از اوج جوانی چو برآمد بس ذره سرگشته که بر باد هوا رفت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **