فروغ حسن تو از محمدحسین غروی اصفهانی غزل 43

محمدحسین غروی اصفهانی

آثار محمدحسین غروی اصفهانی

محمدحسین غروی اصفهانی

فروغ حسن تو داده است چشم بینا را

1 فروغ حسن تو داده است چشم بینا را بهر چه می نگرد جلوه طور سینا را

2 بگوش جان شنود هر که محرم راز است ز آسمان و زمین نغمۀ «انا الله» را

3 لطیفۀ دل آگاه در صحیفۀ کون کند مطالعه دائم صفات و اسما را

4 نقوش صفحۀ امکان شئون یک ذاتند هزار اسم نمایند یک مسمی را

5 مکن ملامت شوریدگان بی سر و پا نداند آدم شوریده سر، ز سر پا را

6 حکایت لب شیرین ز کوهکن بشنو ببین پدیدۀ مجنون جمال لیلی را

7 حدیث عاشق صادق بجوی از وامق وگر نه عذر بنه عشق روی عذرا را

8 پیام یار بهر گوش آشنا نبود صبا است ماشطه آن زلف عنبر آسا را

9 ز آهوان ختا، جوی مشک نافۀ چین به چین زلف بتان، حلقه بین دل ما را

10 ز لوح سینه دلا رنگ خون زشت بشوی به چشم پاک توان دید روی زیبا را

11 ز مفتقر ادب عشق ار بیاموزی چه خاک راه شوی عاشقان شیدا را

عکس نوشته
کامنت
comment