- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مدتی شد تا دل ما صورت آن سرو راست دوست میدارد، ولیکن زهرهٔ گفتن کراست؟
2 روی او در حسن چون ما هست، میگویم تمام قد او در لطف چون سروست، بنمودیم راست
3 گر زبان در کام من شیرین شود چون نام او بر زبانم رانم، سرم در معرض اندیشهاست
4 ای زبان، بگذر، که نام پاک او از بس شرف در ضمیرم گر بگردد، هم نپندارم رواست
5 اوحدی گر مهر او ورزی،بنه گردن به جور بیدقی را زودتر باید زدن کوشاه خواست
6 عاشق و درویشی اینجا، در دعا و صبر کوش چارهٔ عاشق صبوری، کار درویشان دعاست