- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گل آمد و لعلم ز دل سنگ برآورد اشک ز تماشای چمن رنگ برآورد
2 می خواست ز مرغان چمن شور برآرد یک نغمه مغنی به صد آهنگ برآورد
3 عشق آمد و در شهر دل آیین خرد دید تا شهر به تاراج رود جنگ برآورد
4 مطرب ز برم خرقه سالوس به در کرد گرد همه شهرم به دف و چنگ برآورد
5 شب نیست که از شادی بسیار نگریم غم خوردن کم حوصله را تنگ برآورد
6 یک بار به عیب و هنر خویش ندیدم در جیب و بغل آینه ام زنگ برآورد
7 در راه وفای تو نه طولیست نه عرضی شوخی تو فرسنگ به فرسنگ برآورد
8 این خونشده دل بس که خرابست «نظیری » در پیش تو نتوانمش از ننگ برآورد