-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گل اگر با لب لعل تو برابر میشد شبنم از نسبت دندان تو گوهر میشد
2 آب فولاد به خونابه بدل میگردید گر غم عشق در آیینه مصور میشد
3 دیدهام خشکتر از ساغر مخمورانست یاد آن روز که از گریه بسی تر میشد
4 سرد مهری گل این چمن افسرد مرا قفس آهنم ای کاش که مجمر میشد
5 چشم مستت نظری جانب ما گر میداشت در کف بخت سیه آبله ساغر میشد
6 مهر اخوان همه کین است چه میبود اگر در رحم نطفه آبا همه دختر میشد
7 با وفا خاصیتی هست که گل گر میداشت همهجا قدرش با خاک برابر میشد
8 اشک چون طفل پدر مرده که خودسر گردد به تمنای تو هرروز به هر در میشد
9 هر زمان حوصلهای درخور غم نتوان ساخت کاش قدر خودش غصه مقرر میشد
10 کشت امید چنین خشک نمیماند کلیم اگر از دود دلم چشم فلک تر میشد