1 ز اول ره عشق تو مرا سهل نمود پنداشت رسد به منزل وصل تو زود
2 گامی دو سه رفت و راه را دریا دید چون پای درون نهاد موجش بربود
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 از گل طبقی نهاده کین روی منست وز شب گرهی فگنده کین موی منست
2 صد نافه بباد داده کین بوی منست و آتش بجهان در زده کین خوی منست
1 یا رب غم آنچه غیر تو در دل ماست بردار که بیحاصلی از حاصل ماست
2 الحمد که چون تو رهنمایی داریم کز گمشدگانیم که غم منزل ماست
1 ای حیدر شهسوار وقت مددست ای زبدهٔ هشت و چار وقت مددست
2 من عاجزم از جهان و دشمن بسیار ای صاحب ذوالفقار وقت مددست
1 ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما
2 نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به