نخست عشق به میخانه از نظیری نیشابوری غزل 405

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

نخست عشق به میخانه کرد نزول

1 نخست عشق به میخانه کرد نزول به گرد مدرسه گردیدنست نامعقول

2 ز راه ضربت دستست رقص بی حالان سماع عشق نخیزد مگر ز اصل اصول

3 کمینه بوالعجبی، در دیار عشق این است که حاکمی شود از حکم کودکی معزول

4 از آن عزیز خراباتیان شدیم که ما ادب نگاه نداریم، در خروج و دخول

5 برون ز دلبر شهری، درون ز شاهد غیب گنه به طور ملامت کشان بود مقبول

6 متاع هر دو جهان را به یک گدا بخشیم گر از هزار تمنا، یکی رسد به حصول

7 بلند شد سخن عشق، لیک معذوریم که نیست رخصت گفتار جز بقدر عقول

8 غرض گدای در دوست بودنست ارنه به گنج ها نکنیم التفات بر مسئول

9 خموش تا نشناسد کسی «نظیری » را چه لازم است که معلوم گردد این مجهول

عکس نوشته
کامنت
comment