- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نخستین فریبرز نیو دلیر ز لشکر برون تاخت بر سان شیر
2 به نزدیک کلباد ویسه دمان بیامد به زه برنهاده کمان
3 همی گشت و تیرش نیامد چو خواست کشید آن پرنداور از دست راست
4 برآورد و زد تیر بر گردنش به دو نیم شد تا کمرگه تنش
5 فرود آمد از اسب و بگشاد بند ز فتراک خویش آن کیانی کمند
6 ببست از بر باره کلباد را گشاد از برش بند پولاد را
7 به بالا برآمد به پیروز نام خروشی برآورد و بگذارد گام
8 که سالار ما باد پیروزگر همه دشمن شاه خستهجگر