جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آخر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 76

غزل 76 ام از 6329 غزلیات

آخر بشنید آن مه آه سحر ما را

1 آخر بشنید آن مه آه سحر ما را تا حشر دگر آمد امشب حشر ما را

2 چون چرخ زند آن مه در سینه من گویم ای دور قمر بنگر دور قمر ما را

3 کو رستم دستان تا دستان بنماییمش کو یوسف تا بیند خوبی و فر ما را

4 تو لقمه شیرین شو در خدمت قند او لقمه نتوان کردن کان شکر ما را

5 ما را کرمش خواهد تا در بر خود گیرد زین روی دوا سازد هر لحظه گر ما را

6 چون بی‌نمکی نتوان خوردن جگر بریان می‌زن به نمک هر دم بریان جگر ما را

7 بی پای طواف آریم بی‌سر به سجود آییم چون بی‌سر و پا کرد او این پا و سر ما را

8 بی پای طواف آریم گرد در آن شاهی کو مست الست آمد بشکست در ما را

9 چون زر شد رنگ ما از سینه سیمینش صد گنج فدا بادا این سیم و زر ما را

10 در رنگ کجا آید در نقش کجا گنجد نوری که ملک سازد جسم بشر ما را

11 تشبیه ندارد او وز لطف روا دارد زیرا که همی‌داند ضعف نظر ما را

12 فرمود که نور من ماننده مصباح است مشکات و زجاجه گفت سینه و بصر ما را

13 خامش کن تا هر کس در گوش نیارد این خود کیست که دریابد او خیر و شر ما را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آخر بشنید آن مه آه سحر ما را

شاعر شعر آخر بشنید آن مه آه سحر ما را چه کسی است ؟

شاعر شعر آخر بشنید آن مه آه سحر ما را جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آخر بشنید آن مه آه سحر ما را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آخر بشنید آن مه آه سحر ما را چیست ؟

قالب شعر آخر بشنید آن مه آه سحر ما را غزل است

مضمون اصلی شعر آخر بشنید آن مه آه سحر ما را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر