- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فتادم از نظر آن لحظه ای که دور شدم خوشم بگریه که از دست هجر کور شدم
2 گهی بمیکده و گاه در خراباتم هزار شکر که با اهل درد جور شدم
3 دعاش گفتم و دشنام هم نداد جواب کجاست مرگ که پیش رقیب بور شدم
4 به نرد عشق تو عمری به ششدر افتادم در این قمار دگر لات و لوت و عور شدم
5 دو چشم مست تو دنبال شور و شر می گشت شدم چو مست بهم چشمیش شرور شدم
6 بهشت و حوری و کوثر بزاهد ارزانی بیار می که بری از بهشت و حور شدم
7 ز دست هجر ت و کنجی نشسته عارف و گفت چو نیست چاره ز بیچارگی صبور شدم