- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پدر گفتش که حرصت غالب آمد دلت زان کیمیا را طالب آمد
2 چه خواهی کرد دنیای دَنی را سرای مَکر و جای دشمنی را
3 که دنیا هست زالی هفت پرده برای صیدِ تو هر هفت کرده
4 همی بینم ز حرصت رفته آرام بیارام ای چو مرغ افتاده در دام
5 که مرغ حرص را خاکست دانه ز خاکش سیری آید جاودانه