فتاده از محمدحسین غروی اصفهانی دیوان کمپانی 1

محمدحسین غروی اصفهانی

آثار محمدحسین غروی اصفهانی

محمدحسین غروی اصفهانی

فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی

1 فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی که هر کجا رود افتد بدام صیادی

2 بدانه ای دُر یکدانه می دهد بر باد نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقادی

3 چنان اسیر هوا و هوس شدم که نپرس نه حال نغمه سرائی نه طبع وقادی

4 نه شمع انجمنی تا که روشنی بخشد نه شاهدی که غم از دل برد بشیادی

5 دلا دل از همه بر گیر و خلوتی به پذیر مدار از همه عالم امید امدادی

6 مگر ز قبلۀ حاجات و کعبۀ مقصود ملاذ حاضر و بادی علیّ الهادی

7 محیط کون و مکان نقطۀ بصیر وجود مدار عالم امکان مجرد و مادی

8 شها تو شاهد میقات لی مع اللهی تو شمع جمع شبستان ملک ایجادی

9 صحیفۀ ملکوتی و نسخۀ لاهوت ولیّ عرصۀ ناسوت بهر ارشادی

10 نه ممکنی و نه واجب چه واحد بمثل که هم برون ز عدد هم قوام اعدادی

11 مقام باطن ذات تو قاب قوسین است بظاهر ارچه در این خاکدان اجسادی

12 کشیدی از متوکل شدائدی که بدهر ندیده دیدۀ گردون ز هیچ شدادی

13 گهی به برکۀ درندگان گهی زندان گهی به بزم می و ساز باغی عادی

14 تو شاه یکه سواران دشت توحیدی اگر پیاده روان در رکاب الحادی

15 ز سوز زهر و بلاهای دهر جان تو سوخت که بر طریقۀ آباء و رسم اجدادی

عکس نوشته
کامنت
comment