- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فسون نالهام شب بسته خواب پاسبانش را که با هر سر نباشد آشنایی آسمانش را
2 ز چاک سینهام دل میکند نظاره زلفش چو مرغی کز قفس بیند به حسرت آشیانش را
3 نوازد ظاهر و در دل خیال کشتنم دارد به حال خویشتن پی بردهام لطف نهانش را
4 اسیر عشق را فرض است عزت بعد مردن هم میندازید بر خاک مذلت استخوانش را