آشنایی نه چراغی است از اسیر شهرستانی غزل 275

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

آشنایی نه چراغی است که خاموش شود

1 آشنایی نه چراغی است که خاموش شود دوستی نیست جناغی که فراموش شود

2 چون مست باده ستم آن سنگدل شود ترسم ز صبر جورکشان منفعل شود

3 آباد خانه دلم از گرد کلفت است ترسم غبار خاطرم از گریه گل شود

عکس نوشته
کامنت
comment