- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای فخر عصر، مؤتمن دین ، امین ملک در دل ترا ز آتش انده مباد سوز
2 با سور و پا سروری و تا هست روزگار بی سور و بی سرور مبادات هیچ روز
3 مجروح باد سینهٔ پر کینهٔ عدوت از رمح سینه دوز وز شمشیر کینه توز
4 گه در کف تو بادهٔ گل رنگ جان فزا گه در بر تو کودک مهر وی دل فروز
5 من خواستم بمجلست آمد و لیک هست دور از تو در تنم ز مرض باقیی هنوز