فدائیان ره از محمدحسین غروی اصفهانی غزل 64

محمدحسین غروی اصفهانی

آثار محمدحسین غروی اصفهانی

محمدحسین غروی اصفهانی

فدائیان ره عشق دوست مرد رهند

1 فدائیان ره عشق دوست مرد رهند چه جان دهند به جانان ز بند تن برهند

2 ز شاهراه طریقت حقیقت ار طلبی در آخرین نفست، اولین قدم بدهند

3 بروز چاه طبیعت بدر که چون صدیق زمام مملکت مصر در کفت بنهند

4 ز شوق گلشن جان بلبلان چنان مستند که بی تکلفی از دام این جهان برهند

5 صفای دل بطلب رو سفید خواهی بود وگرنه ای چه بسا رو سفید و دل سیهند

6 ز شور آن لب شیرین بنال چون فرهاد که خسیروان جهان فکر افسر و گلهند

7 نظر به ملک دو گیتی کجا گدایان راست که در قلمرو وحدت یگانه پادشهند

8 چه شمع، گاه تجلی بیزم شاهد جمع بروز حمله وری یکه تاز بزمگهند

9 چه گیسوان مسلسل بدور روی نگار عجب مدار که سلطان عشق را سپهند

10 اگرچه مفتقر از ذره کمتر است ولی امیدوار به آنان بود که مهر و مهند

عکس نوشته
کامنت
comment