جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

ای ز رخ چون مه و زلف دراز از جلال عضد غزل 140

غزل 140 ام از 401 غزلیّات

ای ز رخ چون مه و زلف دراز

1 ای ز رخ چون مه و زلف دراز صد درِ فتنه به جهان کرده باز

2 الحق اگر ناز کند می رسد آن قد و بالای تو بر سرو ناز

3 هیچ کس از حال دل آگه نبود اشک برون رفت و برون برد راز

4 ای دل من همچو دهان تو تنگ قصّه من چون سر زلفت دراز

5 کی تو شکار من مسکین شوی صعوه ندیدم که کند صید باز

6 روز قیامت که بود گاه عرض شیخ نماز آرد و عاشق نیاز

7 پیش تو سر بر نکنم همچو چنگ خواه مرا می زن و خوه می نواز

8 شب همه شب بی رخ تو همچو شمع کار من سوخته سوز است و ساز

9 درد تو عمری ست که دارد جلال چاره این عاشق مسکین بساز

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای ز رخ چون مه و زلف دراز

شاعر شعر ای ز رخ چون مه و زلف دراز چه کسی است ؟

شاعر شعر ای ز رخ چون مه و زلف دراز جلال عضد می باشد.

شعر ای ز رخ چون مه و زلف دراز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای ز رخ چون مه و زلف دراز چیست ؟

قالب شعر ای ز رخ چون مه و زلف دراز غزل است

مضمون اصلی شعر ای ز رخ چون مه و زلف دراز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر