🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
رشیدالدین وطواط

رشیدالدین وطواط

رشیدالدین وطواط
رشیدالدین وطواط

ای ز اخلاف تو تازه از رشیدالدین وطواط قصیده 121

قصیده 121 ام از 378 قصاید

ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29

1 ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف مملکت را چون تو نآمد از سلف هرگز خلف

2 زان خلف ماندی ز شاهان سلف ایام را کز تو در فردوس آسودست ارواح سلف

3 پایگاه شرع را از احترام تو علو پیشگاه ملک را از احتشام تو شرف

4 سایلان را مجلس والای تو گشته مآل خایفان را حضرت میمون تو گشته کنف

5 کسب کرده راعی انعام تو در هر مکان نصب کرده داعی انصاف تو در هر طرف

6 در سخن هستت هزاران در فاخر در دو لب در سخا هستت هزاران بحر زاخر در دو کف

7 دانشی گویی، که جهان را امانی از عذاب رامشی گویی، که دل‌ها را نجات از لهف

8 بنده بودن صدر والای ترا خیرالامور مدح گفتن ذات میمون ترا خیرالاحرف

9 نیست یک جان کو بصدر تو ندارد صد هوا نیست یک دل کو بمدح تو ندارد صد شعف

10 هست از نور بیان تو معانی مقتبس هست از بحر بنان تو ایادی معترف

11 چون دلیران بر کشند از بهر گیر و دار غو چون سواران بر کشند از بهر ننگ و نام صف

12 نیزه‌های مار شکل از سینه‌ها سازد غلاف گرزهای گاو سار از مغزها یابد غلف

13 از سحاب تیغ ها آفاق گردد پر زنم وز نهیب حمله ها ایام گردد پر ز تف

14 چرخ چون از سهم قوس فتنه بگشاید خدنگ از سوید ای دل اعدای تو سازد هدف

15 گردد آن ساعت کام نکوخواهان روا گردد آن لحظه ز تو عمر بداندیشان تلف

16 ظلمت گردد کند ایام قهاران چو قار شعله تیغت کند خفتان جباران چو خف

17 ای بسا رخها، که بفشانی برو خاک هوان وی بسا سرها، که بنشانی ازو باد صلف

18 ای ز اصناف هنر کان زمینت را گهر وی ز انواع شرف قصر جلالت را شرف

19 نگسلد همچون ضیا از مهر و رفعت از سپهر از خصال تو لطایف و وز حدیث تو لطف

20 هر طرف از نکتهٔ تو درجها اندر حسد درجهای هر طرف زان درجهای پر طرف

21 از نهیب گرز گرزه شکل آتش بار تو سرکشیده آتش اندر سنگ مانند کشف

22 قدر تو با آسمان همچون ثریا باثری رأی تو با مشتری همچون زمرد با خزف

23 حاسدان مانده در رنج و شکنجه همچو چنگ دشمنانت مانده در زخم و تپانچه همچو دف

24 هر که آمد سوی صدر تو بحاجت کی بود مقدمش را جز بانواع امانی منصرف؟

25 تا بود لاف حکیم از هندسه و ز فلسفه تا بود فخر فقیه از متفق و ز مختلف

26 اختران را باد باصدر تو پیمان و عهود و آسمان را باد از قدرت تو ایوان و غرف

27 ناظر رأی ترا از چشمهٔ خورشید چشم خانهٔ جاه ترا از رفرف فردوس رف

28 سوی درگاهت ز گنج سعد گردون بر دوام هم هدایا در هدایا، هم تحف اندر تحف

29 حاسدان بارگاه و دشمنان حضرتت مانده از در تکلیف احداث فلک اندر کلف

رشیدالدین وطواط از شاعران بزرگ قرن 6 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف قصیده 121 ام از 378 قصاید رشیدالدین وطواط می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف

شاعر شعر ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف چه کسی است ؟

شاعر شعر ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف رشیدالدین وطواط می باشد.

شعر ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف چیست ؟

قالب شعر ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف قصیده است

سبک شعر ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف چیست ؟

سبک شعر ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
رشیدالدین وطواط

ای ز اخلاف تو تازه از رشیدالدین وطواط قصیده 121

قصیده 121 ام از 378 قصاید
بنر