1 برهنمائی چشم، این ره خطا رفتم گناه دیدهٔ من بود، این خطاکاری
1 ای دل، فلک سفله کجمدار است صد بیم خزانش بهر بهار است
2 باغی که در آن آشیانه کردی منزلگه صیاد جانشکار است
1 بدامان گلستانی شبانگاه چنین میکرد بلبل راز با ماه
2 که ای امید بخش دوستداران فروغ محفل شب زندهداران
1 ای بی خبر ز منزل و پیش آهنگ دور از تو همرهان تو صد فرسنگ
2 در راه راست، کج چه روی چندین رفتار راست کن، تو نه ای خرچنگ