- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سر گران تا کی ز من ساقی بده رطلی گرانم کز سبک مغزی ز پای افکند دور آسمانم
2 شیشۀ صبرم شکست از سنگ عبرت چرخ گردون خون بدست آر یکی در سایۀ خم ده امانم
3 بر جبین از من میفکن عقده چون ناخوانده مهمان کز کهن دردی کشان صفۀ ابن آستانم
4 طرۀ پرچین بدستم ده که از باد مخالف اندرین بحر معلق سرنگون شد باد بانم
5 چوندل شب تیره روزم دیده از چشمم میفکن کاب حیوان است در جوبارۀ طبع روانم
6 مام دهرم خم نشین غصه کرد از چشم بد چون دید کاندر مهد عهد اینک فلاطون زمانم