مگر معشوق طوسی از عطار نیشابوری الهی نامه 1117

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

مگر معشوق طوسی گرمگاهی

1 مگر معشوق طوسی گرمگاهی چو بی‌خویشی برون می‌شد براهی

2 یکی سگ پیش او آمد دران راه ز بی‌خویشی بزد سنگیش ناگاه

3 سواری سبزجامه دید از دور درآمد از پسش روئی همه نور

4 بزد یک تازیانه سخت بروی بدو گفتا که هان ای بیخبر هی

5 نمی‌دانی که بر که می‌زنی سنگ که با او نیستی در اصل همرنگ

6 نه از یک قالبی با او بهم تو چرا از خویش می‌داریش کم تو

7 چو سگ از قالب قدرة جدا نیست فزونی کردنت بر سگ روا نیست

8 سگان در پرده پنهانند ای دوست ببین گر پاک مغزی بیش ازین پوست

9 که سگ گرچه بصورت ناپسندست ولیکن در صفت جانش بلندست

10 بسی اسرار با سگ در میانست ولیکن ظاهر او سدِّ آنست

عکس نوشته
کامنت
comment