مگر تیر جفای یار پر در بسترم از قصاب کاشانی غزل 128

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد

1 مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد که امشب خواب راحت راه بر چشم ترم دارد

2 محبت این‌قدر دارد به قتلم کز پس مردن به جای خشت تیغش دست در زیر سرم دارد

3 مرا سوزاند و دست از دامن من دل برنمی‌دارد هنوز آن برق جولان کار با خاکسترم دارد

4 مراد دل بود پیمانه‌ای از گردش چشمش وگرنه این‌قدر خونی که خواهد ساغرم دارد

5 به قربان تو، بی‌کس نیستم در کنج تنهایی همان تیغ تو گاهی راه پایی بر سرم دارد

6 چو خار آشیان آن رشک طاووس از ره شوخی گهی در زیر پا گاهی به زیر شهپرم دارد

7 مرا چون سوختی بوی عبیر از کلبه‌ام بشنو همان خال تو دود عنبرین در مجمرم دارد

8 چو باقی دار دیوانم به دور خطّ او قصاب که حسن کافرستانش حساب دفترم دارد

عکس نوشته
کامنت
comment