-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرچه جز عشقش مرا عار است و بس مدعا از یاریام یار است و بس
2 نیست بار دیگری بر دوش من قامت خم زیر این بار است و بس!
3 کی رسم در وصل او از بخت بد پیش رویم بس که دیوار است و بس؟!
4 آنقدر در عشق او خون شد دلم اشک من چون دانه نار است و بس
5 نیست کاری در جهان جز عاشقی کارهای دهر بیکار است و بس!
6 جان شیرین میکند در بیستون قسمت فرهاد کوهسار است و بس!
7 پیش چشم عاشق مجنون ما کوه و صحرا جمله هموار است و بس!
8 نیست حق دعوای هر کس در جهان یک سر منصور بر دار است و بس!
9 بیسبب کی میرود موسی به تور؟! مطلبش یک عرض دیدار است و بس!
10 حلقههای کفر زلفش دم به دم برهمن را تار زنار است و بس
11 گفت هر کس دید چشم و ابرویش در رواق کعبه معمار است و بس
12 مدعا حاصل نشد از باغ دهر جای گل در دشت من خار است و بس
13 طرهاش هرگه که بر دوش افکند در نظر چون حلقه مار است و بس
14 حبذا طغرل که بیدل گفته است چشم وا کن شش جهت یار است و بس