-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل همه دیده شد و دیده همه دل گردید تا مراد دل و دیده ز تو حاصل گردید
2 به امیدی که رسد موجی از آن بحر بدل سالها ساکن آن لجّه و ساحل گردید
3 منزلی به ز دل و دیده من هیچ نیافت ماه من گرچه بسی گرد منازل گردید
4 دل که دیوانه زنجیر سر زلف تو بود هم بزنجیر سر زلف تو عاقل گردید
5 عاقبت یافت در آن بند سلاسل آرام سالها گرچه در آن بند و سلاسل گردید
6 مکر و دستان و فریب و حیل پیر خرد پیش نیرنگ و فسونهای تو باطل گردید
7 پرده بردار ز رخ تا که روان حل گردد هرچه بر من ز سر زلف تو مشکل گردید
8 گر دلم آینه کامل رخسار تو نیست عکس انوار رخت را بچه قابل گردید
9 روی با روی تو آورد، از آن مقبل شد هم ز اقبال رخ تست که مقبل گردید
10 هر که از کامل ما یافت نظر کامل شد مغربی از نظر اوست که کامل گردید