از تو دلها همه ناشاد و تو از قدسی مشهدی غزل 431

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

از تو دلها همه ناشاد و تو هم شاد نه‌ای

1 از تو دلها همه ناشاد و تو هم شاد نه‌ای عالمی از تو خراب است و تو آباد نه‌ای

2 در گرفتاری عشق است حیات ابدی جان به شکرانه ده ای صید، که آزاد نه‌ای

3 در حق من سخن غیر مگر کردی گوش؟ که دو روزست به من بر سر بیداد نه‌ای

4 گر سر زلف نداری، دل خود بیرون کش در ره صید مکش دام، چو صیاد نه‌ای

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر