- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی گهان شد هر رفتن سوی روزن ننگری آتشی اندرزنی از سوی مه در مشتری
2 منگر آخر سوی روزن سوی روی من نگر تا ز روی من به روزنهای غیبی بنگری
3 روی زرینم به هر سو شش جهت را لعل کرد تا ز لعل تو بیاموزید رویم زرگری
4 شش جهت گوسالهای زرین و بانگش بانگ زر گاوکان بر بانگ زر مستان سحر سامری
5 شیرگیرا گاو و گوساله به بانگ زر سپار چونک شیر و شیرگیر جام صرف احمری
6 دشمن اسلام زلف کافرت ما را بگفت دور شو گر مؤمنی و پیشم آ گر کافری
7 گفتمش این لافها از شمس تبریزیستت گفت آری و برون آورد مهر دلبری