خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

هر زمان زین سبز گلشن از خاقانی شروانی قصیده 142

قصیده 142 ام از 1365 قصاید

هر زمان زین سبز گلشن رخت بیرون می‌برم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23

1 هر زمان زین سبز گلشن رخت بیرون می‌برم عالمی از عالم وحدت به کف می‌آورم

2 تخت و خاتم نی و کوس رب هب‌لی می‌زنم طور آتش نی و در اوج انا الله می‌پرم

3 هرچه نقش نفس می‌بینم به دریا می‌دهم هر چه نقد عقل می‌یابم در آتش می‌برم

4 گه به حد منزل از سدره سریری می‌کنم گه به قدر همت از شعری شعاری می‌برم

5 دادهٔ نه چرخ را در خرج یکدم می‌نهم زادهٔ شش روز را بر خوان یک شب می‌خورم

6 گرچه طبع از آبنوس روز و شب زد خرگهم ورچه دهر از لاجورد آسمان کرد افسرم

7 از برون تابخانهٔ طبع یابی نزهتم وز ورای پالگانهٔ چرخ بینی منظرم

8 گر بپرم بر فلک شاید، که میمون طایرم ور بچربم بر جهان زیبد که والا گوهرم

9 باختم با پاکبازان عالم خاکی به خاک وز پی آن عالم اینک در قماری دیگرم

10 ساختم آیینهٔ دل، یافتم آب حیات گرچه باور نایدت هم خضر و هم اسکندرم

11 بردم از نراد گیتی یک دو داو اندر سه زخم گرچه از چار آخشیج و پنج حس در ششدرم

12 هاتف همت عسی‌ان یبعثک آواز داد عشق با طغرای جاء الحق درآمد از درم

13 من چو طوطی و جهان در پیش من چون آینه است لاجرم معذورم ار جز خویشتن می‌ننگرم

14 هرچه عقلم از پس آیینه تلقین می‌کند من همان معنی به صورت بر زبان می‌آورم

15 پیش من جز اختر و بت نیست آز و آرزو من خلیل آسا نه مرد بت نه مرد اخترم

16 بر زبان گر نعبد الاصنام راندم تاکنون دل به انی‌لااحب‌الافلین شد رهبرم

17 در مقام عز عزلت در صف دیوان عهد راست گوئی روستم پیکار و عنقا پیکرم

18 قوت عرق عراق از مادت طبع من است گرچه شریان دل شروانیان را نشترم

19 فقر کان افکندهٔ خلق است من برداشتم زال کان رد کردهٔ سام است من می‌پرورم

20 در قلادهٔ سگ نژادان گرچه کمتر مهره‌ام در طویلهٔ شیر مردان قیمتی‌تر گوهرم

21 عالم از آوازهٔ خاقانی افروزم ولیک همت از آوازهٔ خاقانی آمد برترم

22 این تفاخار نقطهٔ دل راست وین دم زان اوست ورنه من خود را در این میدان ز مردان نشمرم

23 جاه را بردار کردم تا فلک گفت ای خطیب نائب من باش اینک تیغ و اینک منبرم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر زمان زین سبز گلشن رخت بیرون می‌برم

شاعر شعر هر زمان زین سبز گلشن رخت بیرون می‌برم چه کسی است ؟

شاعر شعر هر زمان زین سبز گلشن رخت بیرون می‌برم خاقانی شروانی می باشد.

شعر هر زمان زین سبز گلشن رخت بیرون می‌برم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر هر زمان زین سبز گلشن رخت بیرون می‌برم چیست ؟

قالب شعر هر زمان زین سبز گلشن رخت بیرون می‌برم قصیده است

مضمون اصلی شعر هر زمان زین سبز گلشن رخت بیرون می‌برم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
خاقانی شروانی

هر زمان زین سبز گلشن از خاقانی شروانی قصیده 142

قصیده 142 ام از 1365 قصاید
بنر