هردم از شوق لب لعلت دلم از فضولی بغدادی غزل 151

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

هردم از شوق لب لعلت دلم خون می‌شود

1 هردم از شوق لب لعلت دلم خون می‌شود صورت حالم ز خون دل دگرگون می‌شود

2 تا خطش سر زد ز رخ شد روز غم بر من دراز موسمی کش روز می‌کاهد شب افزون می‌شود

3 گر حذر داری ز دود آه من حرفی بگو چاره دفع گزند مار ز افسون می‌شود

4 جلوه حسنست مواج کمال عاشقی هر کرا لیلی نگاهی کرد مجنون می‌شود

5 نیست این آتش که با آه منست از عشق تو در دلم سوزی که از غیرست بیرون می‌شود

6 زین غم و محنت که در آغاز عشقت می‌کشم می‌شود معلوم کآخر حال من چون می‌شود

7 گر کند محزونیم شادش ز من پنهان کنید شاد می‌بیند مرا ناگاه محزون می‌شود

8 ذوقی از قد بتان حاصل نشد زهاد را طبع ناموزون کجا با سعی موزون می‌شود

9 می‌شود حاصل فضولی مقصد از دوران دل با وجود صبر بر بیداد گردون می‌شود

عکس نوشته
کامنت
comment