1 هر دم زادمیا خجسته دیدار تری با خیل مخالفان نبرد آغازی
2 هرچند که مهتری نکوکارتری سَرشان بَدَل گوی همی اندازی
1 دولت و دین را خدای فر و بها داد مُلک مَلِک را نظام و نور و نوا داد
2 قاعدهٔ نو نهاد کارِ جهان را حق به کف حقور و سزا به سزا داد
1 تاج دنیا و دین خداوند است در همه کارها خردمندست
2 در خراسان و در عراق امروز کیست کاو را به زهد مانندست
1 ای زمین را رای تو چون آسمان را آفتاب عزم تو عزم درست و رای تو رای صواب
2 شهریار شهرگیری پادشاه ملک بخش خسرو معجز فتوحی داور مالک رقاب